دخترک آسمان
هی بوسه نزن با هیجان گوشه لب را یک لحظه رعایت بکن آداب ادب را
دندان به لبم میزنی انگار شبانه
پاتک زده ای قسمتی از باغ رطب را
گرمایه لبت رو لبم در نوسان است
بالا نبری در تنم اندازه تب را
با آتش برخورد لبت با رگ گردن
برهم زده ای رابطهی مغز عصب را
از بس ک میان دولبم جای کبودیست
انگار که داعش زده استان حلب را!
دیشب که سراسیمه تورا گاز گرفتم..
حال آمده ای نقدکنی عین طلب را
اینگونه که در اول شب بوسه گرفتی...
خدا خیرکند آخر شب را...